نکو نویس

بدک نیست

نکو نویس

بدک نیست

سکوت تا ابد نزدیک است

tanham

قربون برم خدا رو ، دنیا چقدر کوچیکه
مرز دیروز و امروز ، قد یه مو باریکه
چه خنده دار حالت ، دلم برات می سوزه
برگشتی که چی بشه ؟ فک کردی که دیروزه

اون روزی که می رفتی اشکام چه ریزه ریزه
ببین حالا چه جوری اشکات داره می ریزه
بی تفاوت می رفتی ، پیش تو می شکستم
حالا تو می شکنیو ، بی تفاوت نشستم

اون روزی که روزت بود ، روزامو بد گرفتی
حرفات تو گوش من موند ، یادت میاد چی گفتی
صدای تقو توقت ، استخونام شنیدی ؟
اما با طعنه گفتی ، شتر دیدی ندیدی

یادت میاد می گفتی ، هر چی که بود بازی بود
طفلی دلم که حتی ، به بازی هم رازی بود
یادت میاد می گفتی ، پیر شدی و بریدی
حالا من اینو میگم ، که خیلی دیر رسیدی
من از تو یاد گرفتم ، ساده گذشتنارو
یه آخرین کلامو ، نامه نوشتنارو
من از تو یاد گرفتم ، برم به یک بهانه
اونم بشه سکانس ، آخر عاشقانه

حالا برو از اینجا ، برو هر جا تونستی
دور شدی از خیالم ، تو خودت اینو خواستی
یه روز بهم می گفتی، عشقم خیالو رویاست
نوبتی ام که باشه ، ایندفه نوبت ماست

کلام اخر

گنه کردم گناهی پر ز لذت

زآغوشی که گرم وآتشین بود

گنه کردم میان بازوانی

که داغ وکینه جوی آهنین بود

درآن خلوتگه تاریک وخاموش

نگه کردم به چشم پرزرازش

دلم درسینه بی تابانه لرزید

زخواهش های چشم پرنیازش

درآن خلوتگه تاریک وخاموش

پریشان درکناراو نشستم

لبش برروی لبهایم هوس ریخت

زاندوه دل دیوانه رستم

فروخواندم به کوشش قصه عشق:

تورامی خواهم ای جانانه ی من

تورامی خواهم ای آغوش جانبخش

تورا ای عاشق دیوانه ی من

 

  عشق من کامران

اگر عاشق شدن یک گناه است

 دل عاشق شکستن صد گناه است

 

اگر کلمه دوستت دارم نمایشگر عشق خدایی من نسبت به توست

اگر کلمه دوستت دارم راضی کننده و تسکین دهنده قلبهاست

اگر کلمه دوستت دارم پایان همه جدایی هاست

اگر کلمه دوستت دارم نشانگر اشتیاق راستین من نسبت به توست

اگر کلمه دوستت دارم کلید زندان من و توست

پس با تمام وجود فریاد میزنم

دوستت دارم