-
رفت!!!!!!!
جمعه 1 تیرماه سال 1386 12:50
همش فکر میکردم که با من هست یعنی باور داشتم تا اینکه فهمیدم همیشه تو هر لحظه ای تو هر سختی تو هر شادی پیشم میمونه. اما وای یک روزه سرد و خاموش اومد بهم گفت من باید برم گفتم تو با ید پیشم یمونی گفت اره من همیشه با تو هستم ا ما نه تو هر لحظه اینو گفتو رفت حالا دیگه از ش هیچ خبری ندارم خیلی دلم براش تنگ شده اما میدونم...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 8 بهمنماه سال 1385 01:20
خدایا مگذار دعاکنم که مرا از دشواری ها و خطر های زندگی مصون داری، بلکه دعا کنم تا در رویارویی با آنها بی باک و شجاع باشم مگذار از تو بخواهم درد مرا تسکین دهی، بلکه توان چیرگی بر آن را بر من ببخشی
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 8 بهمنماه سال 1385 01:18
http://lifer.blogfa.com/
-
وصیت
یکشنبه 8 بهمنماه سال 1385 01:12
من از آنکه گردم به مستی هلاک به ایین مستان بریدم به خاک به آب خرابات غسلم دهید پس آنگاه بر دوش مستم نهید به تابوتی از چوب تاکم کنید به راه خرابات خاکم کنید مریزید بر گور من جز شراب میارید در ماتمم جز رباب مبادا عزیزان که در مرگ من بنالد بجز مطرب و چنگ زن تو خود حافظا سر ز مستی متاب که سلطان نخواهد خراج از خراب حافظ
-
بدون شرح
یکشنبه 8 بهمنماه سال 1385 01:10
ما در پیاله عکس رخ یار دیده ایم.
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 8 بهمنماه سال 1385 01:04
گاهی اوقات آدم احساس میکند قسمتی از زوایای درونیاش مجهول مانده یعنی در قید یک کرشمهای گیر کرده، میفهمید که؟ البته نمیدانم نوشتن هم بتواند دردی دوا کند یا اصلاً زوایایی روشن کند... شعر عنوان هم از رمضانی فرخانی است با منظور دیگری، اما در این وبلاگ منظورش را به نفع تغییر دادم! بهروز شدن این وبلاگ از ثانیه تا روز و...
-
خسته
یکشنبه 8 بهمنماه سال 1385 01:02
به زمین می زنی و می شکنی عاقبت شیشه امیدی را سخت مغروری و می سازی سرد در دلی آتش جاویدی را
-
یار بی ادعا
چهارشنبه 4 مردادماه سال 1385 10:42
یار بی ادعا... اگه روزی احساس کردی می خواهی گریه کنی منو صداکن به تو قول نمی دم که تو رو بخندونم،اما می تونم باهات گریه کنم اگه روزی خستگی تو رو وادار به گریز کرد،نترس که منو صدا کنی قول نمی دم که ازت نخوام که این کار رو نکنی،اما میتونم با تو راهی بشم اگه روزی حوصله گوش کردن به کسی رو نداشتی منو صدا کن قول میدم که...
-
عاشقانه
دوشنبه 2 مردادماه سال 1385 16:32
××××××× غزل غزل برای تو شعر محبت میخونم یادت باشه که تا ابد عاشق جشمات میمونم ××××××× سبد سبد برای تو از باغ دل گل میچینم برای هدیه کردنش لازمه پیشت بشینم ××××××× آخر یه روز این دلم و میدم برای دل تو مخفی نکن خوب میدونم ‘ شدم همه حاصل تو A friend is someone who knows the song in your heart and can sing it back to you...
-
یار عزیز
یکشنبه 1 مردادماه سال 1385 09:24
روزها در پس پندار دلم یار عزیز طرح چشمان تو را می بینم روز و شب در گذر تند زمان همه وقت لحظه ی دیدار تو را می بینم کاش می خواندی از این جادوی افسون شده یار که در این راز نهان همه جا نام تو را می بینم خلوتم را نشکن خلوتم بس دور است ز هوای دل معشوق سهند خلوتم راه درازی ست میان من و تو خلوتم مروارید است به دست صیاد خلوتم...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 31 تیرماه سال 1385 11:43
عشق یعنی در ره او سربدار عشق یعنی لحظه هایه ماندگار
-
ستایش عشق
چهارشنبه 28 تیرماه سال 1385 10:06
باده از دست رقیبم ، تودگر نوش مکن با رقیبم تو چنین دست در آغوش مکن برتو عیب است ، مشو ساقی بزم دگران خون دل می خورم وخون مرا نوش مکن روی چون ماه به این کهنه حریفان منمای لاجرم فتنه ازآن مست بنا گوش مکن گرکسی می خورد وذکر لبت را گوید دامن ازوی بکش وبر سخنش گوش مکن یار مایی و چراغ دل و تاج سر ما عهد و پیمان مگسل ، عشق...
-
زمونه بی وفا
دوشنبه 26 تیرماه سال 1385 10:04
از دلهره تو دل بریدن حیف است...... حتی نفسی بی تو کشیدن، حیف است زیبای من، آنگونه که تو می خندی.... یک سینه برایت ندریدن حیف است..... با هر تپشی دلم به من می گوید..... بی عشق تو یک بار، تپیدن حیف است.. بی چیزم و عاشقم ولی ناز تو را.... با دادن جانم نخریدن حیف است..... ای تازه ترین، بهار در خنده توست... اما گلی از لب...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 22 تیرماه سال 1385 14:16
بودیم و کس قدر ندانست که بودیم باشد که نباشیم و بدانند بودیم
-
<< ندارم حتی یه ستاره >>
پنجشنبه 22 تیرماه سال 1385 14:15
توی آسمون دنیا هر کسی ستاره داره چرا وقتی نوبت ماست آسمون جایی نداره واسه من تنهایی درده ، درد هیچ کس رو نداشتن هر گل پژمرده ای رو تو کویر سینه کاشتن دیگه باور کردم این رو که باید تنها بمونم تا دم لحظه مردن شعر تنهایی بخونم
-
کجای ایـن جــنـگـل شــب پنهون می شی خورشیدکم
پنجشنبه 22 تیرماه سال 1385 14:14
کجای ایـن جــنـگـل شــب پنهون می شی خورشیدکم پشـت کدوم ســد ســکـوت پـر مـی کــشــی چــکـاوکم چرا بـه من شک می کنی مـن کـه مـنـــم بـرای تــو لبـریـزم از عـشــق تــو و سـرشــارم از هــوای تــو دسـت کدوم غزل بـدم نـبــض دل عـاشـقـمـو پشت کدوم بهانه باز پنهون کنم هق هقـمو گـریه نمی کنم نـــرو آه نمی کـشـم بشین حرف نمی...
-
سکوت تا ابد نزدیک است
پنجشنبه 22 تیرماه سال 1385 14:13
قربون برم خدا رو ، دنیا چقدر کوچیکه مرز دیروز و امروز ، قد یه مو باریکه چه خنده دار حالت ، دلم برات می سوزه برگشتی که چی بشه ؟ فک کردی که دیروزه اون روزی که می رفتی اشکام چه ریزه ریزه ببین حالا چه جوری اشکات داره می ریزه بی تفاوت می رفتی ، پیش تو می شکستم حالا تو می شکنیو ، بی تفاوت نشستم اون روزی که روزت بود ، روزامو...
-
کلام اخر
پنجشنبه 22 تیرماه سال 1385 10:07
گنه کردم گناهی پر ز لذت زآغوشی که گرم وآتشین بود گنه کردم میان بازوانی که داغ وکینه جوی آهنین بود درآن خلوتگه تاریک وخاموش نگه کردم به چشم پرزرازش دلم درسینه بی تابانه لرزید زخواهش های چشم پرنیازش درآن خلوتگه تاریک وخاموش پریشان درکناراو نشستم لبش برروی لبهایم هوس ریخت زاندوه دل دیوانه رستم فروخواندم به کوشش قصه عشق:...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 22 تیرماه سال 1385 09:59
اگر عاشق شدن یک گناه است دل عاشق شکستن صد گناه است اگر کلمه دوستت دارم نمایشگر عشق خدایی من نسبت به توست اگر کلمه دوستت دارم راضی کننده و تسکین دهنده قلبهاست اگر کلمه دوستت دارم پایان همه جدایی هاست اگر کلمه دوستت دارم نشانگر اشتیاق راستین من نسبت به توست اگر کلمه دوستت دارم کلید زندان من و توست پس با تمام وجود فریاد...
-
سکوت در بی نهایت فریاد........
پنجشنبه 22 تیرماه سال 1385 09:51
دلم گرفته ای خدا دنیا برام یه زندونه ببین تو این دنیای تو کسی با من نمی مونه می خوام بگم خسته شدم از این همه غریبه ها چرا نمی شه من بیام پیشه تو ای خدا خدا به من می گفت دوستم داره اما حالا می گه برو دیگه حالا تنها شدم دلم گرفته ای خدا کاشکی می شد بهت بگم که من چقدر دوستش دارم اما نمی دونم چرا اون دیگه دوستم نداره می...